بررسی مصرف انرژی و آلودگی های زیست محیطی در تولید شکر
1 فصل اول
مقدمه و کلیات
1-1 مقدمه
با رشد روز افزون جمعیت جهان و بالا رفتن سطح زندگی و تمایل به سمت مصرف بیشتر، نیاز به مواد غذایی در حال افزایش است. نقش و اهمیت بخش کشاورزی به عنوان مهمترین بخش در تامین مواد غذایی به خوبی روشن میباشد. تامین نیاز غذایی و سایر احتیاجات این جمعیت در حال رشد سریع، فقط از طریق افزایش تولید محصولات در واحد سطح و واحد زمان امکانپذیر خواهد بود و رسیدن به این هدف نیاز به مدیریت و برنامه ریزی دقیق دارد.
امروزه بخش کشاورزی به منظور پاسخگویی به نیاز غذا برای جمعیت رو به رشد کره زمین و فراهم کردن مواد غذایی کافی و مناسب، به میزان زیادی وابسته به مصرف انرژی[1] میباشد. توجه به منابع طبیعی محدود و اثرات سوء ناشی از عدم استفاده نامناسب از منابع مختلف انرژی روی سلامتی انسان و محیط زیست، لزوم بررسی الگوهای مصرف انرژی را در بخش کشاورزی حیاتی ساخته است (هاتریلی[2] و همکاران 2005).
با توجه به بحران انرژی و انتشار گازهای گلخانهای ناشی از مصرف بیرویه سوختهای فسیلی تمام تلاشها بر آن است که مصرف انرژی تا حد امکان کاهش یابد. بخش کشاورزی نیز از این موضوع مستثنی نیست. اکثر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، انرژی وارد شده در واحد سطح برای تولید محصولات مختلف کشاورزی را بررسی و با محاسبه شاخص کارایی انرژی سعی کردهاند سیستم کشاورزی خود را از نظر مصرف انرژی بهینه کنند (نصیری و همکاران، 1387) .. بخش کشاورزی هر چند در مقایسه با صنعت به لحاظ مصرف انرژی سهم کمتری در کل انرژی کشور دارد، ولی با اندکی تامل و دقت مشخص میشود که میزان انرژیهای ورودی در آن بسیار بالا و چشمگیر بوده و به دلیل فراوانی و ارزان بودن نسبی انرژی در ایران متاسفانه توجه چندانی به استفاده بهینه از آن نمیشود (محمدیانصبور، 1386؛ قاسمی کردخیلی و همکاران، 1392).
نظر به اینکه بخش کشاورزی از یک طرف با محدودیت منابع تولید روبرو بوده و از سوی دیگر تامین کننده امنیت غذایی جمعیت در حال رشد میباشد، باید تعادل و توازنی بین جریان برداشت و بهرهبرداری از منابع تولید و مقدار تولید محصولات کشاورزی ایجاد شود. در واقع روند استفاده از منابع تولید باید به گونهای باشد که علاوه بر رفع نیازهای غذایی نسل کنونی، امنیت غذایی نسل آینده نیز تهدید نشود. این مسئله مبنای آنچه را امروزه به آن کشاورزی پایدار گفته میشود، تشکیل میدهد.
افزایش انتشار گازهای گلخانهای در جهان ناشی از مصرف بیرویه انواع مختلف حاملهای انرژی است. این مسئله سبب بروز پیامدهای منفی برای محیط زیست از جمله گرمایش جهانی شده و اثرات زیست محیطی زیادی بر مناطق مختلف داشته است. آثار سوء این پدیده به ویژه در نواحی گرمسیر و نیمه گرمسیر، نظیر ایران نمود بیشتری دارد، مواردی چون گسترش نواحی بیابانی، افزایش نیاز به آب برای کشاورزی و افزونی برخی بیماریها، از جمله پیامدهای زیستمحیطی آن است (شاهحسینی، 1389). اکسیدهایگوگرد (SOx)، اکسیدهاینیتروژن (NOx)، مونواکسیدکربن (CO)، ذراتمعلق (PM)، هیدروکربنها (HC) و دیاکسیدکربن (CO2) از جمله گازهای آلاینده و گلخانهای هستند که در اثر فعالیتهای بخش انرژی بهویژه احتراق سوختهای هیدروکربنی به جو راه مییابند. گازهای گلخانهای مانند CO2 سبب بروز پدیده تغییر آب و هوا و گرمایش جهانی شده و از بعد جهانی حائز اهمیت میباشند. در صورتی که گازهای آلایندهای مانند NOx، SOx و COسبب بارش بارانهای اسیدی، بروز مخاطرات بهداشتی و سلامتی برای انسان و سایر موجودات گردیده و عمدتا از دیدگاه منطقهای و ملی مورد توجه قرار میگیرند (بینام، 1391).
کشاورزی بزرگترین و قدیمیترین صنعت جهان
کشاورزی بزرگترین و قدیمیترین صنعت جهان است. تولید، فرآوری و توزیع مواد غذایی همگی محیط زیست را تغییر میدهند. به دلیل عظمت و وسعت این صنعت اثرات آن بر محیط زیست غیر قابل اجتناب بوده و میتواند جنبههای مثبت و یا منفی داشته باشد. برای مثال علفکشها و آفتکشهای جدید در کوتاه مدت انقلابی در کشاورزی بوجود آوردهاند. اما در دورههای طولانی اثرات نامطلوب بر محیط زیست ثابت شده است. کشاورزی دارای اثرات اولیه و ثانویه بر محیط زیست بوده که اثرات اولیه آن تاثیراتی است که در محل کشاورزی بهوقوع میپیوندد و اثرات ثانویه در محل صورت نگرفته بلکه توسط باد و جریانهای سطحی یا زیرزمینی آب بر محیط وارد میگردد که اثرات کشاورزی شامل سه گروه محلی، منطقهای و جهانی است.
اثرات محلی در مکانهایی که کشاورزی انجام میگیرد، بوجود میآید و شامل فرسایش، از دست رفتن خاک و افزایش رسوبات در رودخانههای محلی میباشند. اثرات منطقهای از ترکیبی عملیات کشاورزی در مناطق بزرگ ناشی میشود که شامل بهوجود آمدن بیابانها، آلودگی در مقیاس زیاد، افزایش رسوبات در رودخانههای اصلی و دهانه رودخانهها و تغییرات در حاصلخیزی شیمیایی خاکها در مناطق بزرگ میباشند.
اثرات جهانی آنهاییاند که باعث تغییرات اقلیمی و نیز تغییرات وسیع بالقوه در چرخههای شیمیایی میگردند. مشکلات اصلی ناشی از کشاورزی در زمینه مسائل زیستمحیطی شامل جنگلزدایی، کویرزدایی، فرسایش خاک، چرای مفرط، تخریب منابع آبی، تجمع فلزات سنگین، ترکیبات آلی سمی، آلودگی آب و رشد بیش از حد جلبکها میباشند (پاینده،1380).
1-2 اهمیت شکر
نیشکر از مهمترین گیاهان قندی جهان بوده که از پتانسیل تولید شکر بالا و به مقدار زیاد در واحد سطح زمین را داراست و با داشتن مسیر فتوسنتزی C4، سرعت رشد بیشتر از 40 گرم در مترمربع در روز را دارد (خواجه پور، 1377). نیشکر خاص مناطق گرمسیری بوده که مقدار قند نیشکر اغلب در حد 12-10 درصد و در مواردی تا 17 درصد میباشد (مصباحی، 1385).
شکر به عنوان ماده غذایی انرژیزا تنها ماده غذایی است که به طور خالص میتوان آنرا تولید کرد و با توجه به ارزانی این منبع تامین انرژی در مقایسه با سایر مواد غذایی، تقاضا برای مصرف آن در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه روبه افزایش است و در زمره یکی از کالاهای استراتژیک همواره مورد توجه و حمایت دولتها میباشد.
قیمت بسیار ارزان شکر در مقایسه با مقدار کالری که ایجاد مینماید این کالا را به منبع اساسی تأمین انرژی جامعههای فقیر مبدل ساخته است. از طرفی دیگر شکر برای بعضی از کشورهای صادر کننده مانند کشور کوبا به عنوان مهمترین منبع تامین درآمد ارزی محسوب میگردد (سیفیپور، 1390). حدود 60 درصد قند تولیدی جهان از نیشکر و مابقی از چغندرقند تامین میشود.
تولید جهانی شکر در سال 1984 معادل 1320 هزار تن بوده و در سال 2000 به 6767 هزار تن افزایش یافت که از این میزان 3945 هزار تن آن مربوط به چغندر و2822 هزار تن دیگر از نیشکر استخراج شده بود و در سال 2013 تولید جهانی شکر به 181000 هزار تن شکر خام رسید (بینام، ب، 1392). نقش شکر بهعنوان یکی از عمدهترین محصولات کشاورزی در تجارت جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. این محصول در 69 کشور گرم استوایی و نیمه گرم تا مدار 32 درجه زیر کشت قرار دارد (بهادری و کلاهچی، 1388).
[1]. Energy
[2]. Hatrili
بررسی مصرف انرژی و آلودگی های زیست محیطی در تولید شکر
+ فایل بصورت word می باشد +